به وقت شهریور ۹۶

ساخت وبلاگ

زندگی میتونه گاهی راحت تر از اون چیزی که در ذهنت هست ادامه پیدا کنه گاهی هم سخت تر . دقیقا همین ویژگی باعث شده گاهی شکر کنی و گاهی غر بزنی و خسته بشی . البته میدونم اصل دستور دین شکر گزاری در هر حالتیه و این تعبد رو میسازه اما من هنوز به این حد از انسان بودن و بنده بودن نرسیدم .گاهی میشینم و با خدا حسابی بحث می کنم و براش صغرا کبری می چینم . چند وقت پیش در اوج غم یک خبری بهم رسید که فقط تونستم بشینم سر جام و سجده شکر کنم اشک بریزم .البته که با حدود دو ماه گذشتن ازش هنوز اتفاقی که منتظرش بودم نرسیده اما به نظرم همین که اون لحظه و لحظات بعدش حس کردم خدا صدام رو شنید برام کفایت می کنه . ما گاهی فقط نیاز داریم تاییدیه بگیریم فقط حس کنیم عزیزمون حرفمون رو میشنوه حتی اگر برامون کاری نکنه . حس ترد شدن پیش چشم کسانی که دوستشون داریم یکی از بدترین حس های دنیاست به نظرم . 

پ.ن : نمی دونم چم شده . قبلا نوشتن از خودم برام خیلی راحت تر بود اما الان کمی سختم شده در عین این حالم قبلا برام سخت بود از خودم بگم اما الان گفتن بعضی چیزا از خودم به بعضی دیگران راحت تر شده .آیا دارم واقعا وارد دهه سوم زندگیم میشم و این مقدمات تغییر یک دهست یا خیر ؟ !

پ.ن ۲: دلم کمی شور میزنه ... خدا بخیر بگذرونه 

پ.ن ۳: چشم دوختیم به درها و دیوار ها که لحظات برافراشتن پرچم سیاه های منقوش یا حسین جانم رو در ذهنمون قاب ببندیم .

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 11:9 توسط یک من |
به تاریخ ۳۰ خرداد ۹۶...
ما را در سایت به تاریخ ۳۰ خرداد ۹۶ دنبال می کنید

برچسب : شهریور, نویسنده : yekman بازدید : 73 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 2:06